مهران غفوریان: به رضا عطاران گفتم می خواهم این سریال بترکاند!
مهران غفوریان درباره علت تغییر بازیگر نقش «فولاد» در فصل دوم سریال «زیر آسمان شهر» و جایگزین کردن مجید صالحی به جای یوسف تیموری، پس از دو دهه از ساخت این مجموعه توضیحاتی را ارائه داد.
به گزارش ستاره ها؛ سریال «زیر آسمان شهر» اوایل دهه ۸۰ به کارگردانی مهران غفوریان و نویسندگی هنرمندانی چون رضا عطاران و سروش صحت برای پخش از شبکه سه ساخته شد.
مهران غفوریان ـ بازیگر و کارگردان «زیر آسمان شهر» ـ پس از دو دهه از تولید این مجموعه درباره ساخت آن توضیح داد.
به رضا عطاران گفتم، نمیخواهم «زیر آسمان شهر» بگیرد، میخواهم بترکاند
اولین مجموعه تلویزیونی هر شبی، «زیر آسمان شهر» بود. پیش از آن، شبکه های سه و پنج برنامههای آیتمی پخش میکردند، ولی اولین مجموعه «زیر آسمان شهر» بود که شخصیتها ثابت با قصههای متفاوت بودند.
من با رضا عطاران و نادر کاشنی (تهیه کننده) و امیرحسین طالبی تصمیم گرفتیم یک کار خوب بسازیم.
به رضا عطاران گفتم، رضا نمیخواهم این کار بگیرد، میخواهم بترکاند. عطاران به شدت خلاق بود و الان هم هست. رضا خیلی زحمت کشید.
وقتی دو قسمت را نوشت که با مداد هم مینوشت، با همان دو قسمت من گفتم عالی است؛ من دارم با خواندن فیلمنامه هم می خندم.
شخصیت و گریم «خشایار»
بابک اسکندری اولین روزی که حمید لولایی را برای نقش خشایار طراحی کرد، وسط سرش را تراشید؛ آقای لولایی خیلی ناراحت شد و گفت مهران من چه جوری زندگی کنم من را تاس کردهاند!
بابک اصرار داشت همین خوب است و واقعا هم خوب شد. یوسف تیموری چقدر از خشایار کتک میخورد و واقعی هم کتک میخورد و صبرش زیاد بود.
هی میگفتم کاش کات نشود که یوسف تیموری دوباره چک نخورد ولی حمید لولایی عاشق یوسف تیموری بود و مدام بعد از ضبط بغلش میکرد. بعضی از تکیه کلامهای خشایار مثل (نه … غلام) را من از خود آقای لولایی میگرفتم.
شخصیت بهروز خالی بند در «زیر آسمان شهر»
شخصیتی که رضا طراحی کرد خالی بند بود. فرشید پیرپکاجکی یکی از دوستان من در راهنمایی و دبیرستان بود. پدربزرگش پیر پکاجک بوده است که مکانی در تبریز است. به او گفتم میخواهم از فامیلش استفاده کنم
ماجرای عدم حضور یوسف تیموری در فصل دوم «زیر آسمان شهر»
یوسف چند روزی نبود. یک هفتهای دنبالش می گشتیم و پیدایش نمیکردیم. این اولین بار است که این را مطرح میکنم. رفته بود مسافرت. بعد از یک هفته فهمیدم اصفهان است. گفت ببخشید نمیتوانستم جوابت را بدهم، حالم خوب نیست. گفتم مردم تو را دوست دارند سریال دیده شده است، اما یوسف گفت دیگر نمیخواهم این نقش را ادامه بدهم.
یوسف تیموری: دلیل من برای بازی نکردن در سری دوم سریال «زیر آسمان شهر» این بود که رضا عطاران نمینوشت و من این را غلط میدانستم.
نبود یکی از شخصیتهای اصلی فاجعه بود. خود من با پای شکسته هم بازی کردم. ما یک دکمه داشتیم و می خواستیم برایش کت بدوزیم! قصهای نوشتم که فولاد صورتش میسوزد و عمل جراحی پلاستیک می کند و مجید صالحی میشود. مجید صالحی هم خوب بازی کرد.
یوسف تیموری درباره علت بازی نکردنش در «زیر آسمان شهر» گفت:
دوستی من و مهران قدیمی است؛ یک بحث، بحث حرفهای است و یک بحث رفاقت است. ما کار را با عشق پیش بردیم. دلیل من برای بازی نکردن در سری دوم این بود که رضا عطاران نمینوشت و من این را غلط میدانستم.
فکر می کردم قسمت دویی قرار نیست ساخته شود و بعد از ازدواج فولاد، دیگر نمکش را از دست داده است.
این یک لجبازی بین من و مهران بود. من ول کردم و به اصفهان رفتم. مهران میتوانست از من شکایت کند قرارداد را بسته بودم و یک دفعه غیبم زده بود اما ما با هم رفیق بودیم.
بعد از سری دوم «زیر آسمان شهر» ما با هم دبی بودیم و از ما می پرسیدند مگر شما با هم مشکل نداشتید ما می گفتیم نه ما با هم رفقیم.
خاطره مهران غفوریان از لو رفتن لوکیشن «زیر آسمان شهر»؛ امضا فروشی بازیگران سریال!
لوکیشن ما لو رفته بود؛ خیابان ۱۸ امیرآباد بودیم و مردم انقدر به ما لطف داشتند، تا چهار صبح صبر می کردند تا ما خارج شویم و ما را ببینند.
آقایی که پشت صحنه به ما چای می داد، مدام کاغذ میآورد که امضا کنیم و هر دفعه هم میگفت برای دختر خالهام میخواهم و هر بار یک اسم متفاوت را میگفت!
به یکی از دستیار هایم گفتم این مشکوک است؛ بعد فهمیدیم که امضاهایمان را دم در میفروشد. قیمتهایمان هم فرق می کرد؛ مثلا امضای من را ۲ هزار تومان، عطاران را ۴ هزار تومن و اشکان را پانصد تومان میفروخت. خودش قیمت گذاری کرده بود؛ امضای مرحومه ملکه رنجبر و مرحوم کیومرث ملک مطیعی با هم به یک قیمت و تکی به قیمتی متفاوت میفروخت؛ برای خودش کاسبی می کرد و درآمدش بیشتر از حقوقی بود که از ما می گرفت.
آن زمان هیچی نبود. البته طبیعی است که توقع مخاطبان بالا برود. گاهی پلانهایی را در یک میوه فروشی میگرفتیم که آقای میوه فروش هم معروف شده بود و امضا می داد.
اکبر عبدی الگوی مهران غفوریان
یک بار در بازار کیش بودم، یک آقایی بود که به شدت تاکید داشت که من اکبر عبدی هستم. جوری بغلم کرد که اگر می فهمید اکبر عبدی نیستم نصفم می کرد.
من از آقای عبدی فقط تپلی را داشتم. گفتم من مهران غفوریان هستم اما قبول نمی کرد میگفت شما شوخ هستید یک امضا بدهید امضا کردم و زیرش نوشتم اکبر عبدی!
یادی از دو بازیگر درگذشته «زیر آسمان شهر»
میخواهم از مرحومه خانم ملکه رنجبر و مرحوم کیومرث ملک مطیعی که چیزهای زیادی از آنها یاد گرفتم، یادی کنم. اولین چیزی که از آنها یاد گرفتم صبوری بود. روحشان شاد باشد. امیدوارم اگر من آن زمان قصوری داشتم حلالم کنند.